Glossary entry

Persian (Farsi) term or phrase:

پیش قاضی و ملق بازی

English translation:

You can't teach grandma to suck eggs

Added to glossary by WJM53
Jun 11, 2016 01:11
7 yrs ago
3 viewers *
Persian (Farsi) term

پیش قاضی و ملق بازی

Persian (Farsi) to English Other Idioms / Maxims / Sayings
This is from the title of an article on the Serat News Web site. See http://www.seratnews.ir/fa/news/48605/پیش-قاضی-و-ملق-بازی.


خاتمی به یک هوادار جنبش سبز
پیش قاضی و ملق بازی؟

متن جذاب و در عین حال تکان دهنده ای بود. آنچه در خور توجه است اینکه شما علاوه بر روشن بینی، تعهد و پایداری در خور تحسین که هزینه آن را نیز با بزرگواری پرداخته‌اید، داری قریحه‌ای خوب در هنر و خلاقیت‌های هنری هستید که اگر انشالله نسبت به تعمیق و بسط آن اهتمام کنید می‌توانید آثار ارزنده‌ای را نیز داشته باشید.

یکی از سایت های ضد انقلاب نوشت: یک فعال سیاسی که به تازگی از زندان آزاد شده است، در نامه‌ای که مهرماه گذشته برای سید محمد خاتمی ارسال کرده، یک روز از بازجویی خود را شرح داده است. او در ابتدای این نامه که در سالروز تولد سیدمحمد خاتمی به وی تقدیم کرده، نوشته است:

آقای خاتمی عزیز، بعضی خاطرات برای آدم همیشه یک راز می‌مانند. رازهایی که تو ناگزیر از سرکوب آن‌ها هستی. مترصد فرصتی بودم تا داستانی را که برای من از این رازهاست به شما هدیه کنم و چه فرصتی مناسب‌تر از سالروز تولد شما. تقدیم به شما که محرم راز‌ها و دردهای این مردمید.

به گزارش سرویس سیاسی صراط، چند روز بعد سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور اصلاحات در پاسخ به این جوان یادداشتی به شرح زیر برایش ارسال می‌کند:

متن جذاب و در عین حال تکان دهنده بود. آنچه در خور توجه است اینکه شما علاوه بر روشن بینی، تعهد و پایداری در خور تحسین که هزینه آن را نیز با بزرگواری پرداخته‌اید، دارای قریحه‌ای خوب در هنر و خلاقیت‌های هنری هستید که اگر انشالله نسبت به تعمیق و بسط آن اهتمام کنید می‌توانید آثار ارزنده‌ای را نیز داشته باشید.

مطالعه آثار ادبی نویسندگان و داستان نویسان و خواندن رمانهای سنگین و آغاز کردن با نوشتن داستانهای کوتاه انشالله می‌تواند منشا پدید آمدن آثار ارزنده خواهد بود.

در بخشی از روایت تقدیم شده به خاتمی آمده است:

بیانیه کار کی بود؟ جواب می‌دهم: نمی‌دونم، من هم تو سایت‌ها خوندم. با سیلی به صورتم می‌کوبد. بلند‌تر می‌پرسد: پرسیدم بیانیه کار کی بود؟ من هم جوابم را تکرار می‌کنم. ضربه سنگین دستش که به پشت سرم برخورد می‌کند مرا به جلو پرتاب می‌کند. چشم بند دارم. نمی‌توانم تصور کنم قرار است ضربه بعدی به کجای سرم بخورد! داد می‌زند: کار بیانیه را کی انجام داد؟ کوتاه می‌گویم:نمی‌دونم. این بار خیلی محکم با مشت به صورتم می‌کوبد. تصور می‌کنم صورتم پر از خون شده است. دستم را مقابل صورتم می‌گیرم اما از خون خبری نیست. با کنایه می‌گوید: نگران نباش طوری می‌زنم که جای دستم نمونه.

گفتنی است تعدادی از اعضاء جنبش سبز در بحبوحه فتنه 88 و بعد از آن ،دست به اقداماتی زدند تا موفق شوند به واسطه کسب پناهندگی از کشورهای اروپایی یا امریکا چند صباحی را با ژست مظلوم نمایی سپری کنند؛ اما با گذشت زمان دست آنها برای دستگاه های اطلاعاتی کشورهای بیگانه رو شد و اجبارا به ایران دیپورت شدند. حال مشخص است برای شخصی مثل خاتمی که با همین ترفندها موفق شده است تعدادی از متخلفین اصلاحاتی را از کشور خارج کند این بازی ها تا چه اندازه تکراری و نخ نما است.


پیش قاضی و ملق بازی = ?

Thanks.
Change log

Jun 27, 2016 03:20: WJM53 changed "Edited KOG entry" from "<a href="/profile/1528573">WJM53's</a> old entry - "پیش قاضی و ملق بازی"" to ""You can\'t teach grandma to suck eggs""

Proposed translations

2 hrs
4 KudoZ points awarded for this answer. Comment: "Thanks. "
4 mins

ِDon't teach your grandmother to suck eggs!

.
Something went wrong...
+1
1 hr

To teach one's granny to spin

teach one's grandmother (or granny) how to (or to) roast eggs
teach one's grandmother (or granny) how to (or to) suck eggs
teach one's grandmother (or granny) how to (or to) spin
teach one's grandmother (or granny) how to (or to) to grope ducks
teach one's grandmother (or granny) how to (or to) to sup sour milk


Peer comment(s):

agree makieh
2 hrs
Something went wrong...
417 days

idioms

Something went wrong...
Term search
  • All of ProZ.com
  • Term search
  • Jobs
  • Forums
  • Multiple search